"پاسخ اخوان المسلمين به آقای خامنه ای، رهبر (جمهوری) اسلامی ايران اين است: اخوان المسلمين این انقلاب را انقلاب مردم مصر می داند نه انقلاب اسلامی و انقلاب مصر متعلق به همه مسلمانان، مسيحيان، از همه ی گروه ها و فرقه ها است."
(بیانیه ی رسمی اخوان المسلمین مورخ جمعه 15بهمن1389.)
اخوان المسلمین تا آن جا که من میشناسم حزبی از مسلمانان بنیادگرا بوده و از اصول گرایان ایران چیزی کم ندارد اما چه چیزی باعث بیانیه ی سریع، صریح و قاطع ایشان علیه ولی امر مسلمین جهان شد؟! سخنان دیروز مقام رهبری در نماز جمعه ی تهران به مواضع اخوان المسلمین در بین گروه های سیاسی مصر نزدیک تر بود و از این جهت افکار عمومی آن را حمایت از اخوان المسلمین پنداشت اما علی رقم سخنان مقام رهبری درباره ی دستاوردهای انقلاب اسلامی ظاهراً رژیم تحت امر ایشان چنان نزد ملت ها منفور است که حمایت آن از شخص یا جریانی، لکه ی ننگی محسوب میشود که باید هر چه سریع تر آن را کاملاً برطرف کرد وگرنه حیات سیاسی آن شخص یا جریان را در جوامع آزاد و دموکراتیک به خطر می اندازد؛ اخوان المسلمین نیز که می دید ننگ حمایت رژیم خامنه ای که متوجه ایشان شده می تواند امکان نقش آفرینی اش را در تحولات سیاسی آینده ی مصر به خطر بیاندازد چاره ای نداشت جز رد قاطعانه ی سخنان رهبر رژیم اشغالگر ایران.
و اما سخنی با ولایت پرستان:
دیروز فکر میکنم برای اولین بار حداقل در تاریخ معاصر ایران بود که در مناطق فارس زبان یک خطبه ی نماز جمعه به عربی خوانده شد! (به در میگم دیوار بشنفه: اگه حرفت اهمیتی داشته باشه به زبون آنگولایی هم بگی به تمام زبان ها ترجمه میشه!) از بخشی از سخنان مقام رهبری به عربی فهمیدم که مطلبی با این مضمون بیان کردند که "گفته شده ما به دنبال صدور ولایت فقیه به سایر کشورها (مصر و تونس) هستیم اما چنین چیزی صحت ندارد"؛ به شدت تکذیب کردند و گفتند "به هیچ وجه چنین قصدی ندارند"، اما من میخواهم بپرسم چرا؟! علت این انکار چیست؟
دموکراسی، آزادی و حقوق بشر ارزش های جنبش سبز ایران محسوب می شوند و ما نیز از گسترش آن به تمامی جهانیان صراحتاً استقبال می کنیم؛ حال پرسش من این است که مگر ولایت فقیه مهم ترین و والاترین ارزش شما نیست؟ پس چرا به فرموده ی ولی فقیه تان تمایلی به گسترش آن ندارید؟ یا از بیان آن شرمسارید؟!
(بیانیه ی رسمی اخوان المسلمین مورخ جمعه 15بهمن1389.)
اخوان المسلمین تا آن جا که من میشناسم حزبی از مسلمانان بنیادگرا بوده و از اصول گرایان ایران چیزی کم ندارد اما چه چیزی باعث بیانیه ی سریع، صریح و قاطع ایشان علیه ولی امر مسلمین جهان شد؟! سخنان دیروز مقام رهبری در نماز جمعه ی تهران به مواضع اخوان المسلمین در بین گروه های سیاسی مصر نزدیک تر بود و از این جهت افکار عمومی آن را حمایت از اخوان المسلمین پنداشت اما علی رقم سخنان مقام رهبری درباره ی دستاوردهای انقلاب اسلامی ظاهراً رژیم تحت امر ایشان چنان نزد ملت ها منفور است که حمایت آن از شخص یا جریانی، لکه ی ننگی محسوب میشود که باید هر چه سریع تر آن را کاملاً برطرف کرد وگرنه حیات سیاسی آن شخص یا جریان را در جوامع آزاد و دموکراتیک به خطر می اندازد؛ اخوان المسلمین نیز که می دید ننگ حمایت رژیم خامنه ای که متوجه ایشان شده می تواند امکان نقش آفرینی اش را در تحولات سیاسی آینده ی مصر به خطر بیاندازد چاره ای نداشت جز رد قاطعانه ی سخنان رهبر رژیم اشغالگر ایران.
و اما سخنی با ولایت پرستان:
دیروز فکر میکنم برای اولین بار حداقل در تاریخ معاصر ایران بود که در مناطق فارس زبان یک خطبه ی نماز جمعه به عربی خوانده شد! (به در میگم دیوار بشنفه: اگه حرفت اهمیتی داشته باشه به زبون آنگولایی هم بگی به تمام زبان ها ترجمه میشه!) از بخشی از سخنان مقام رهبری به عربی فهمیدم که مطلبی با این مضمون بیان کردند که "گفته شده ما به دنبال صدور ولایت فقیه به سایر کشورها (مصر و تونس) هستیم اما چنین چیزی صحت ندارد"؛ به شدت تکذیب کردند و گفتند "به هیچ وجه چنین قصدی ندارند"، اما من میخواهم بپرسم چرا؟! علت این انکار چیست؟
دموکراسی، آزادی و حقوق بشر ارزش های جنبش سبز ایران محسوب می شوند و ما نیز از گسترش آن به تمامی جهانیان صراحتاً استقبال می کنیم؛ حال پرسش من این است که مگر ولایت فقیه مهم ترین و والاترین ارزش شما نیست؟ پس چرا به فرموده ی ولی فقیه تان تمایلی به گسترش آن ندارید؟ یا از بیان آن شرمسارید؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر